• خانه
  • بلاگ
  • کتاب‌ها
  • تماس
  • امین مدی – درباره

آرنت که درس می‌داد

آوریل 2, 2020
دسته‌بندی‌ها
  • پوئسیس
تگ‌ها
  • فلسفه
  • هانا آرنت
Hanna Arendt هانا آرنت

آرنت که درس می‌داد

امین مدی


مقدمه

در همین ابتدا باید گفت که این جستار کوتاه (1400 کلمه) و مختصر متمرکز بر زندگیِ شخصی آرنت نیست و به زندگیِ او در مقام یک معلم می‌پردازد و درسنامه‌ی او برای واحد «اندیشیدن» در نیمسال نخست 1974 در دانشگاه نیو اسکول را معرفی می‌کند. همچنین برای آن دسته از کسانی که ترجیح می‌دهند جستار را در قالب فایل پی‌دی‌اف مطالعه کنند، دو فایل پی‌دی‌اف با فونت14 و سایز آ4 و آ5 در انتهای جستار برای دانلود قرار گرفته است.

در رابطه با زندگیِ آرنت ذکر همین مختصر کفایت می‌کند که آرنت در 1906 در هانوفر آلمان به‌دنیا آمد و رشد اجتماعی و سیاسی‌اش در دوران آشفته‌ی پس از جنگ جهانی اول بود. در دانشگاه فلسفه را نزد مارتین هایدگر و بعدها کارل یاسپرس و ادموند هوسرل آموخت و رابطه‌ای بحث‌برانگیز نیز بین او و هایدگر در گرفت. در 22 سالگی مدرک دکترای‌اش را از دانشگاه هایدلبرگ گرفت. در مقام یک یهودی، با ظهور روزافزون نازیسم، در 1933 از آلمان به چکسلواکی گریخت و پس از مدتی زندگی در پاریس، در 1941 همراه با همسر دوم‌اش به آمریکا سفر کرد. پیش از این، در اواسط ژوئن 1940، مدتی هم در کمپ گورز (Gurs) بازداشت بود و موفق به فرار شد و پیش از پیوستن به همسرش، دو هفته‌ی فکری را با والتر بنیامین و بازی شطرنج سپری کرد.

آنچه در ادامه در رابطه با رویکرد آرنت به تدریس خواهد آمد برگرفته از مقاله‌ای است که دو دانشجوی او، پیتر اِسترن و جین یاربرو در 1978 به چاپ رسانده‌اند.

رویکرد هانا آرنت به تدریس

چه چیز آرنت را به معلمی بزرگ تبدیل می‌کرد؟ او بسیاری از اصول تدریس را زیر پا می‌گذاشت، روش آموزشی خاصی نداشت و تلاشی هم برای جذب دانشجو و سرگرم‌کردن‌شان نمی‌کرد. در واقع چارچوب درس‌گفتارهای‌اش به نوعی بسیار کسل‌کننده است: یک ساعتِ نخست را از روی یادداشت‌هایی پیش‌تر آماده‌شده می‌خواند و چهل دقیقه‌ی پایانیِ کلاس را به پرسش‌ها اختصاص می‌داد. آرنت در این روش تدریسِ کهنه، رسمی، جدی و پُر خطر چیره‌دست شد و آن را دگرگون ساخت، نه از طریق روشی خاص، بلکه فقط به‌واسطه‌ی هوش سرشارش، اصالت ایده‌ها و اندیشه‌های‌اش و نیروی رازگونه‌ی شخصیت‌اش.

آرنت با دانشجویان‌اش گرم و دوستانه برخورد می‌کرد اما می‌توانست گفتگویی را ناگهان با «بنا بر این…»ی مهربانانه‌ پایان دهد. در بیرون و درون کلاس از بحث استقبال می‌کرد. اما گاهی هم کم‌تحمل می‌شد. «اما عزیزم…»، ناگهان چنین پاسخ می‌داد و این به معنای پایان گفتگو بود. دانشجویان قدیمی، ناظران، دانشجویانی از دانشگاه‌ها و رشته‌های دیگر همواره در کلاس‌ درس‌اش می‌نشستند. در موارد خاص، مثلاً پس از آزمونی شفاهی یا دفاع از رساله، دانشجویان‌اش را به رستورانی ایتالیایی در همان نزدیکی می‌برد. در پایان نیمسال تحصیلی همیشه دانشجویان‌اش را به خانه‌اش دعوت می‌کرد. در اتاق پذیرایی می‌نشستیم و ساعتی را صرف آخرین مباحثه‌ی کلاس می‌کردیم. وقتی بحث پایان می‌یافت ساندویچ‌ِ‌های پرشده از ژامبون و گوشت و تخم‌مرغ و پنیر از راه می‌رسید و او مدام می‌رفت و با غذاهای بیشتر بازمی‌گشت، گویی باور داشت ما هر قدر که بخوریم سیر نخواهیم شد. آن سوی اتاق هم کتاب‌خانه‌ی بزرگ‌اش جای گرفته بود و باری هم در کنارش مهیا کرده بود و کُمُدی هم در سالن بود که پوستری از کافکا بر درش چسبانده بود.

کلاس‌اش آدابی خاص نیز داشت. ده دقیقه پیش از شروع درس‌گفتار کلاس پُر می‌شد. هنگامی که تدریس را آغاز می‌کرد همه‌ی صندلی‌ها پُرد بودند و دانشجویانی که دیر می‌آمدند بر زمین می‌نشستند یا از کلاس‌های دیگر صندلی می‌آوردند. هنگامی که وارد کلاس می‌شد غریبانه نگران به‌نظر می‌آمد و گویی حضور دستیاران‌اش ضروری بود. آرام به سوی تریبون می‌رفت و انگار هنوز ذهن‌اش جایی درگیر چیزی بود.، ناگهان می‌ایستاد، به سمت کلاس می‌چرخید، سری تکان می‌داد و لبخندی می‌زد و برای دانشجویانی که می‌شناخت دستی تکان می‌داد و به خودِ خندانِ همیشگی‌اش باز می‌گشت. سپس مسیرش به سوی تریبون را ادامه می‌داد و یادداشت‌های‌اش را بیرون می‌آورد و شروع به خواندن می‌کرد. یکی از خصیصه‌هایی که او را به معلمی خوب تبدیل می‌کرد این بود که می‌توانست ایده‌ها را زنده کند و به نمایش در آورد و طوری آنها را پیش ببرد که تصویری شفاف و ملموس از واقعیت ترسیم کنند و همواره در به‌انجام رساندن اولین وظیفه‌ی پژوهشگرِ فلسفی موفق بود: برقراریِ ارتباطی زنده با فیلسوفانِ قدیم. بخشی دیگر از این خصیصه نیز زبان شاعرانه و توانایی‌اش در «موهبتِ شاعرانه اندیشیدن» بود، تعبیری که از آن برای توصیف سبکِ فکریِ والتر بنیامین استفاده می‌کرد.

تفسیرهای خودِ آرنت تمرین‌هایی گیج‌کنند بودند و گاهی اوقات از پاراگرافی یا حتی عبارتی، معنایی بسیار ژرف و غنی بیرون می‌کشید. از گرگیاس گزاره‌ای از سقراط را به بحث می‌گذاشت، «تحملِ رنجِ ظلم بهتر از ظلم‌کردن است» و سپس این ایده را طرح می‌کرد که این گزاره برآمده از این دیدگاه افلاطون است که اندیشیدن، که از منظر او والاترین فعالیت بشری است، گفتگوی خاموشی بین من و خویشتنِ خویش است که طیِ آن خود دوپاره می‌شود. سپس چنین ادامه می‌داد که سقراط از این رو می‌گوید که تحملِ رنجِ ظلم بهتر از ظلم‌کردن است که روی آوردن به بی‌عدالتی روح را فاسد می‌کند و تواناییِ فلسفیدن را از بین می‌برد.

درسنامه‌ی آرنت

آرنت بین سال‌های 1975-1967 استاد فلسفه‌‌ی دانشکده‌ی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه نیو اسکولِ نیویورک بود‌. در نیمسال پاییزی سال 1967،  قرار بود با تدریس دو سمینار کار خویش را آغاز کند: «تجارب سیاسیِ قرن بیستم» و «ته‌تتوس افلاطون». در ادامه برگه‌ای فوق‌العاده و سودمند از آرشیوِ مرکز هانا آرنت در نیویورک آورده شده است که در واقع درسنامه‌ی او برای واحد «اندیشیدن/Thinking» در نیمسال نخست 1974 است و دلیل اصلیِ نگارش این جستار بود.

هانا آرنت درسنامه
عکس از آرشیو هانا آرنت در مرکز هانا آرنت، نیویورک

آرنت این درسنامه‌ای را که پایین‌تر ترجمه‌ی آن آمده است برای واحد «اندیشیدن» در نیمسالِ نخستِ 1974 در نیو اسکول تنظیم کرده است. خودش درباره‌ی این درسنامه نوشته است: «این درس‌گفتارها را برای نیمسال پاییز ارائه دادم و پیش‌تر آن را آماده کرده بودم و جایی هم تا حدودی تدریس‌‌اش کرده بودم، جایی که خواسته بودند در مقام «فیلسوف» سخن بگویم. یعنی خواسته بودند در مقام کسی سخن بگویم که علاقمند به اندیشیدن است اما، چنان که مِرلو-پونتی گفته است، «آگاه است که هیچ نمی‌داند» و از این رو می‌خواستند به عنوان کسی که_به سانِ سقراط_ چیزی برای آموختن ندارد سخن بگویم. برای تدریس و یادگیریِ فلسفه روش‌های بسیاری وجود دارد و با این هدف، مدارسی از دوران باستان تا به امروز وجود داشته‌اند و بر تفسیر و تحلیل متفکران بزرگ و تمرین‌هایی در بابِ منطق متمرکز بوده‌اند. اما همان‌طور که افلاطون گفته است «هر یک از ما همچون آن فرد ایم که در خواب چیزهایی می‌بیند و فکر می‌کند آنها را بی‌کم و کاست می‌شناسد و سپس از خواب بیدار می‌شود و می‌فهمد که هیچ نمی‌داند.» خلاصه‌ اینکه آنهایی که برای درس‌گرفتن و یادگیری به اینجا آمده‌اند نومید خواهند شد. نگذارید این فهرست کتاب‌ها فریب‌تان دهد.جنونِ محض است که انتظار داشته باشیم فردی همه‌ی اینها را در طول یک نیمسال مطالعه کند. این فهرست را برای معرفیِ کتاب‌هایی آماده کردم که خود آنها را در این حرفه موثر می‌دانم و امیدوارم از پیش با بیشترشان آشنا باشید. آنها را به ترتیبِ الفبا نوشته‌ام و نه به‌ترتیبِ زمانی، تا بر این امر تاکید کنم که آزادانه بر فراز قرن‌ها خواهیم جهید و توجهی نخواهیم کرد به تردیدهای تاریخ‌نگارانِ ایده‌ها که بر این باورند که ایده‌ها، که از نسلی به نسلِ دیگر منتقل می‌شوند، بنا بر ماهیتِ درونیِ خودشان بسط می‌یابند. تا جایی که به این جهش‌ها آگاهی داریم، قطب‌نمایِ خویش را بر مبنای رویدادهای تاریخ تنظیم خواهیم کرد و نه تاریخِ ایده‌ها.»

ترجمه‌ی درسنامه

  • ارسطو: 1) اخلاق نیکوماخوس، 2) درباره‌ی نفس 3) پروترپتیکوس
  • سیسرو: 1) د ری پابلیکا یا درباره مردم 2) مناظره‌ی توسکلانی
  • دکارت: 1) تأملات 2) مصائب روح
  • هگل: 1) پدیدارشناسی روح 2) فلسفه‌ی تاریخ 3) عقل در تاریخ
  • هایدگر: 1) مقدمه‌ای بر متافیزیک 2) هویت و تفاوت 3) اندیشیدن چیست 4) متافیزیک چیست 5) شیء چیست
  • هراکلیتوس (در کتاب فلاسفه‌ی پیشاسقراطی – کمبریج)
  • هانس یناس: اصالت بینش (در کتاب فنومنِ حیات)
  • چارلز کان: فعل یونانیِ بودن (در کتاب بنیان‌های زبان)
  • کانت: 1) نقد عقل محض (فقط دیالکتیک استعلایی و روش‌شناسی استعلایی) 2) تمهیدات 3) رؤیاهای یک بیننده‌ی ارواح
  • لایبنیتس: اعتقادات فیلسوف
  • نیکلاس لوبکوویتس: نظریه و عمل
  • جاراوا لال مهتا: فلسفه‌ی مارتین هایدگر
  • موریس مرلو-پونتی: 1) نوشته‌های بنیادین (هارکورت، بریس، جووانوویچ)  2) نشانه‌ها 3) مرئی و نامرئی
  • نیچه: دانش شاد
  • دیوید پی‌یرس: لودویگ ویتگنشتاین
  • پارمنیدس (در کتاب فلاسفه‌ی پیشاسقراطی – کمبریج)
  • افلاطون: 1) جمهوری 2) آپولوژی 3) نامه‌ی هفتم 4) فایدون 5) گرگیاس
  • آدولف پورتمان: 1) استتار حیوانات 2) اَشکال و الگوهای حیوانات: پژوهشی در باب ظاهر حیوانات
  • برونو اِسنل: کشف ذهن
  • گرگوری ولاستوس: فلسفه‌ی سقراط
  • اریک وِیل: مشلات کانتی
  • ویتگنشتاین: 1) تراکتاتوس 2) پژوهش‌های فلسفی

لینک فایل PDF

A4

A5


امین مدی، 14 فروردین 1399

در استفاده از مطالب وب‌سایت افراط کنید، فقط ارجاع بدهید، قبل‌اش هم خبرم کنید بد نیست.

Share

نوشته‌های مرتبط

سیسرون فیلسوف، سیسرو فیلسوف
ژوئن 3, 2024

سیسرون کیست؟ مارکوس تولیوس سیسرون، شاعر، فیلسوف و خطیب رومی


ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

© 2025 پوئسیس - امین مدی. All Rights Reserved. PoiesisIR